زخم های مقاوم به درمان

اقدامات تشخیصی

مراقبتهای درمانی

اکسیژن هایپرباریک

نتایج درمان

درباره ما

بیماری دیابت از دید سازمان بهداشت جهانی

diabetes-testing-1.webp

دیابت یک بیماری عروقی و متابولیک است که با بالا بودن سطح گلوکز خون (قند خون) شناسایی می‌شود و به مرور زمان آسیب‌های جدی به قلب، رگ‌ها، چشم‌ها، کلیه‌ها و اعصاب می‌رساند. عموما در بزرگسالان دیابت نوع2 که در آن بدن مقادیر کافی انسولین تولید نمی‌کند و یا در برابر انسولین مقاوم می‌شود، شایع‌تر است. در سه دهه گذشته دیابت نوع 2 به شکل گسترده‌ای در همه کشورها افزایش یافته است. دیابت نوع یک که پیشتر با نام دیابت جوانان یا دیابت وابسته به انسولین شناخته می‌شد، بیماری عروقی است که پانکراس، یا به طور کلی انسولین تولید نمی‌کند و یا مقادیر آن اندک است. برای افرادی که با دیابت زندگی می‌کنند درمان در دسترس (شامل دسترسی به انسولین) برای بقا الزامی است. جلوگیری از رشد دیابت و چاقی مفرط تا سال 2025 به عنوان یک هدف جهانی مورد توافق متخصین کشورها قرار گرفته است.

در حدود 422 میلیون نفر در کره زمین دیابت دارند و بسیاری از آن ها در کشورهای فقیر و سطح متوسط زندگی می‌کنند. هر سال یک و نیم میلیون مرگ مستقیما در نتیجه دیابت رخ می‌دهد. تعداد افراد بیمار و همچنین شیوع بیماری دیابت در طی دهه‌های گذشته به طور مداوم در حال افزایش بوده است.

وبسایت سازمان بهداشت جهانی

اولین دوره تربیت پزشک برای بخش‌های هایپرباریک پزشکی و غواصی

IMG-2721.JPEG210D927A-67E7-47DE-86D6-6402129FB679.jpg

کلنیک بهار بر روی نقشه

به نام خالق علم و آگاهی

از حدود 31 سال پيش که وارد عرصه‌ي پزشکي شدم، با بيماري ديابت آشنا گرديدم، ابتدا آنرا يک بيماري معمولي مي‌دانستم که بعضي افراد دچار شده و قند خون بالا دارند ولي طي دوران تحصيلي پزشکي عمومي، متوجه شدم که عوارضي سخت به دنبال ديابت به وجود مي‌آيد و شيوع آن هم کمي بيشتر از آنچه مي‌پنداشتم، مي‌باشد.
حدود 24 سال پيش که وارد دوره‌ي رزيدنتي در رشته‌ي بيهوشي شدم با چهره‌ي ديگري از بيماري ديابت آشنا شدم که مستقيماً مرا درگير مي‌نمود و آن هم مرحله‌ي قطع اندام تحتاني به دنبال زخم و عفونت بود که مي‌بايستي اين بيمار را بيهوش مي‌نمودم و آشنا شدم که اين بيماران مشکلات ديگري همچون درجاتي از نارسايي قلب و کليه را نيز به همراه دارند که بيهوش نمودنشان را مشکل مي‌سازد و شايد مجموعاً بيحسي نخاعي برايشان ارجح مي‌نمود، ولي مي‌پنداشتم که با عوارض روحي که اين آمپوتاسيون براي آنها به همراه دارد بيهوشي عمومي عليرغم عوارض آن در اين بيماران، منطقي تر به نظر ميرسد. با تکرار اين موضوع و آشنايي بيشتر با اين بيماران، بيشتر دانستم که در بسياري از موارد اين قطع اندام تحتاني، نهايتاً در مدت کوتاهي به پايان زندگي ايشان ختم مي‌شود و از اين بابت از القاي بيهوشي جهت آمپوتاسيون اين بيماران گريزان بودم و هميشه آرزو داشتم راهي بيابم تا بتوانم مانع اين اتفاق باشم و نهايتاً در سال 1385 طي يک پيشنهاد خريد دستگاهي که از آن اطلاع چنداني هم نداشتم وارد عرصه اي شدم که نهايتاً با به‌دسـت آوردن تـخـصصي ديــگر، بـه آرزوي ديرينــه ام دســت يابم و آن چيزي نبود جز "درمان پاي ديابتي"
و وقتي جهت به‌دست آوردن تبحر و دانش بيشتر به قطب اين علم در دنيا، در سن آنتونيوتگزاس به گذراندن دوره‌ي تخصصي زخم و اکسيژن هايپرباريک پرداختم، متوجه شدم که اين مشکل، مشکلي بس بزرگ در دنياست که هزينه‌هاي زيادي را به دولتها و بالطبع ملت‌ها چه از نظر اقتصادي و چه از نظر بـهداشتـي اجتـماعي تحمــيل مي‌کند و تخصص‌هايي مانند wound speciality يا podiatry (تخصص معالجه و درمان امراض پا) در تلاش هستند تا اين فاجعه‌ي بزرگ که هر روز در جامعه‌ي بشري گسترده تر مي‌شود را با هر ابزار و امکانات ممکن، به صورتي، تحت کنترل در آورند.

دکتر سعيد فرزانه – 1394